دکتر یزدان نیاز
دکتر یزدان نیاز

دکتر یزدان نیاز

جایگاه داروی بیهوشی در شوک الکتریکی مغزی برای درمان افسردگی

هنگامی که دارو در درمان اختلال افسردگی ماژور ناتوان است، استفاده از شوک الکتریکی، شیوه جایگزین موثر و قدرتمندی محسوب می‌شود. درمان با شوک الکتریکی، شامل استفاده از داروهای بیهوشی و داروهای بلوک‌کننده عصبی-عضلانی برای به حداقل رساندن عوارض آن است. دو داروی پرمصرف در درمان با شوک الکتریکی، متوهگزیتال و پروپوفول هستند. یک داروی بیهوشی ایده‌آل، باید شروع اثر سریعی داشته باشد و زمان لازم برای برگشت به هوشیاری پس از مصرف آن کوتاه باشد. به علاوه، باید بتواند فعالیت تشنجی الکتروآنسفالوگرافیک را ثابت نگه دارد. چنین ویژگی‌هایی برای رسیدن به آثار ضدافسردگی مطلوب ضروری است. ویژگی‌های فارماکوکینتیک داروهای بیهوشی، طول مدت درمان با هر کدام را مشخص می‌کنند. مشکل اصلی این داروها، خاصیت ضدتشنجی آنهاست؛ بنابراین آثارشان روی مدت تشنج، قدرت تحریک شارژ و مدت زمان لازم برای بازگشت هوشیاری پس از هر درمان بسیار اهمیت دارد. تمام این عوامل باید در زمان مدیریت درمان عوارض شناختی طولانی‌مدت بیمار در نظر گرفته شوند.

درمان با شوک الکتریکی، به‌خصوص در زمانی که بیمار به درمان‌های دارویی و غیردارویی مقاوم شده است، برای اختلال افسردگی قابل‌قبول است. درمان با شوک‌الکتریکی، در صورتی که با بیهوشی مناسب همراه باشد، یک شکل موثر درمان با عوارض ناخواسته قابل‌قبول است. بیهوشی عمومی که برای جراحی استفاده می‌شود، به‌دلیل کوتاه‌بودن زمان و پیچیدگی بیشتر درمان، با آنچه برای درمان با شوک الکتریکی موردنظر است، تفاوت دارد. بسیاری از داروهای بیهوشی نظیر باربیتورات‌ها و بنزودیازپین‌ها، آثار ضدتشنجی دارند و بر آستانه و طول مدت تشنج تاثیرگذارند. این داروها، مستقیما نتایج درمان با شوک الکتریکی را تحت تاثیر قرار می‌دهند. انتخاب داروی بیهوشی مناسب در طول درمان با شوک الکتریکی، بر کیفیت زندگی بیمار اثرگذار است. برای درمان با شوک الکتریکی، بیهوشی عمومی لازم است که معمولا با دارویی‌هایی نظیر متوهگزیتال، پروپوفول، تیوپنتال، اتومیدیت، کتامین، بنزودیازپین‌ها و سووفلوران ایجاد می‌شود. این داروها همراه با داروهای بلوک‌کننده عصبی-عضلانی (مانند سوکسینیل کولین، میواکوریوم، آتراکوریوم، روکورونیوم و رپاکورونیوم) تجویز می‌شوند. سوکسینیل‌کولین، پرمصرف‌ترین بلوک‌کننده عصبی-عضلانی برای تعدیل انقباض‌های عضلانی ناشی از درمان با شوک‌الکتریکی است.


جایگاه داروهای بیهوشی در

شوک الکتریکی

طبق اعلام انجمن روان‌پزشکان آمریکا، متوهگزیتال، داروی بیهوشی انتخابی است زیرا بی‌خطر، موثر و ارزان است. در سال 2002 میلادی، جمع‌آوری ملی متوهگزیتال باعث گرایش متخصصان به مصرف سایر آلترناتیوها نظیر پروپوفول، تیوپنتال، اتومیدیت، کتامین، بنزودیازپین‌ها و سووفلوران شد. در مقایسه تیوپنتال و متوهگزیتال، افزایش خطر برادیکاردی سینوسی و انقباضات ناکامل بطنی مشاهده شده است. اتومیدیت هم با تشنج طولانی‌تر، تاخیر در بازگشت از گیجی بعد از شوک الکتریکی و شیوع بیشتر علایم تهوع و استفراغ (در مقایسه با متوهگزیتال و پروپوفول) مرتبط است. کتامین، داروی بیهوشی با خواص ضددردی است که به علت خطر افزایش فشار داخل جمجمه‌ای، کمتر موردقبول است. سووفلوران هم یک داروی بیهوشی خفیف است که خواصی نزدیک به تیوپنتال دارد اما مزیتی بر آن ندارد و استفاده از آن وقت بیشتری از متخصص بیهوشی می‌گیرد. در مجموع متوهگزیتال و پروپوفول، پرمصرف‌ترین داروهای بیهوشی موجود هستند.

متوهگزیتال: یک باربیتورات سریع‌الاثر است و داروی انتخابی برای بیهوشی درمان با شوک الکتریکی محسوب می‌شود. این دارو به سرعت از بدن دفع می‌شود و کمتر از همه باربیتورات‌ها در طی اینفیوژن‌های طولانی‌مدت تجمع می‌یابد. نیمه عمر حذفی آن 9/3 ساعت در یک اینداکشن وریدی دوز 1 تا 2 میلی‌گرم به ازای هر کیلوگرم وزن است. آنچه متوهگزیتال را یک داروی ایده‌آل برای بیهوشی در درمان با شوک الکتریکی می‌کند، افزایش فعالیت ایکتال و مهار جهش‌های نوار مغزی است. کاهش وابسته به دوز در فشارخون به دنبال بیهوشی با متوهگزیتال (به‌دلیل انبساط عروقی) و درد محل تزریق طی درمان تجربه می‌شود که با تزریق لیدوکایین قابل‌کنترل است.

پروپوفول: یک هیپنوتیک کوتاه‌اثر و ویژگی‌های فارماکوکینتیک آن مشابه تیوپنتال است. نیمه عمر حذفی آن 8/1 ساعت در یک اینداکشن وریدی با دوز 5/1 تا 5/2 میلی‌گرم به ازای هر کیلوگرم وزن است. کلیرانس پروپوفول بسیار سریع است. به‌دلیل تمایل بالای پروپوفول به اتصال به پروتئین پلاسما، بیماری‌هایی نظیر سیروز کبدی باعث افزایش زمان حذف آن می‌شوند. افت فشارخون وابسته به دوز به‌دلیل اثر گشادکنندگی عروقی این دارو مشاهده می‌شود. در مورد این دارو نیز مشابه متوهگزیتال درد در محل تزریق تجربه می‌شود که با لیدوکایین قابل‌کنترل خواهد بود.


نتیجه‌گیری

مطالعات محدودی برای مقایسه اثربخشی متوهگزیتال و پروپوفول در بیهوشی حین درمان با شوک الکتریکی موجودند. طی کمبود دارویی، مراکز درمانی به استفاده از متوهگزیتال و پروپوفول گرایش پیدا کردند. در مقایسه فارماکوکینتیک این داروها، مشخص می‌شود که متوهگزیتال داروی بیهوشی ایده‌آل برای بیهوشی لازم در درمان با شوک الکتریکی است. این واقعیت که متوهگزیتال باعث افزایش آستانه و کاهش طول تشنج نمی‌شود، این دارو را در مقایسه با پروپوفول به انتخاب بهتری برای بیهوشی درمان با شوک‌الکتریکی تبدیل کرده است. پروپوفول نیز باید به عنوان خط دوم بیهوشی برای درمان با شوک الکتریکی درنظر گرفته شود زیرا آثار ضدتشنجی دارد. اگر تشنج عمومی با جریان کمتر قابل القا باشد، این دارو می‌تواند کیفیت زندگی بیمار را با کاهش اثرگذاری روی عملکرد شناختی او، بهبود بخشد. متوهگزیتال در مقایسه با پروپوفول در درمان افسردگی موثرتر است. هنگام انتخاب موثرترین درمان، باید احتمال بروز عوارض ناخواسته‌ای که کیفیت زندگی بیمار را تحت‌تاثیر قرار می‌دهند نیز درنظر گرفت.

منبع سپید